ثناجونثناجون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

نى نى عسلك

نازنین من

عروسک نازم خیلی به من وابسته شدی عزیزدلم!البته این اقتضای این سنه و طبیعیه !یه ماجرا سبب شد که ما متوجه بشیم که تو وارد دوران وابستگی شدید به مادر شدی.چند روز پیش که برای انجام کاری از خونه بیرون رفتم وتو خوشگله هم پیش بابایی وخواهرجون تو خونه بودی وسرگرم بازی!موبایلم زنگ خورد وخواهری بود که گفت:مامان زود بیا خونه که ثنا خیلی گریه می کنه!ان چنان گریه ای می کردی که یهو قلبم ریخت !هنوز ده دقیقه نشده بود که بیرون اومده بودم تازه بابایی وخواهرجون هم بودن پیشت!ساره گلی گفت که بعد از رفتن من از این اتاق به این اتاق دنبال من می گشتی و مامایی مامایی می کردی!فورا برگشتم خونه .هنوز داشتی گریه می کردی ولی ارومتر شده بودی تلاشهای بابایی وساره جون موفق...
10 مرداد 1392

ثنا در ارایشگاه

  اینم ثنا کوچولوی من در ارایشگاه! البته این بار چهارمه که میبرمت ارایشگاه وعکسای دفعات قبلی تو لیست انتظارن! دو بار اخر رفتیم یه ارایشگاهی که ارایشگرش مرد بود وانگاری فکر بدی نبود بیشتر حساب بردی و رودروایستی کردی!دفعه اول که تو خواب موهات کوتاه شد و نوبت به سشوار رسید بیدار شدی دفعه دوم وسوم هم همش دنبال قیچی سرتو می چرخوندی که کجاها فرود میاد!با اینکه دو سه نفر هم سرکار بودن تا حواستو از قیچی دور کنن ولی!!واین بار:   یه خانومی برای پرت کردن حواست از قیچی و شانه تلاش می کرد! یه عروسک با شکم سوراخ برات اورد که هرچی دستش میومد می انداخت تو دلش!حسابی رفته بودی تو فکر!! اینم نتیجه کار!خیلی ماه شدی دلبند...
5 مرداد 1392

بيست وشش ماهه شدى عروسك نازم!

هنوز خيلى حرف نمى زنى ولى من دوست دارم اين حرف نزدنتو. فرصت براى شيرين زبونى زياده .انگار وقتى بچه زبون باز مى كنه از اون دوران شيرين نوپاييش خيلى دور ميشه ديگه كودك حساب ميشه.منظورتو خیییلی قشنگ می رسونی!با حرکات وادا واطوارهای مختلف!مامایی وبابایی معتقدن که خییییلی کلکی!جالبه كه كلمات خيلى سخت رو ميگى مثل دبليو (w)اموزش زبان انگليسى بهتر روت تاثير داشته تا زبان مادرى !                                                                           &n...
25 تير 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نى نى عسلك می باشد